جدول جو
جدول جو

معنی چاره برانداختن - جستجوی لغت در جدول جو

چاره برانداختن
(اِ تِ رَ تَ)
چاره پیداکردن. (آنندراج). چاره جستن:
یکی چاره باید برانداختن
به تزویر مردم خوری ساختن.
نظامی (از آنندراج).
، تدبیر نمودن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ دَ / دِ کَ دَ)
خانه از بین بردن. خانه خراب کردن، خانواده ای را نابود کردن. خاندانی را از بین بردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از خانه برانداختن
تصویر خانه برانداختن
خانه خراب کردن، خانواده ای را نابود کردن و از بین بردن
فرهنگ لغت هوشیار